|
دل نوشته درباره وبلاگ  همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد پیوندها 
لوگو آمار وبلاگ
زندگی نه آنچنان شیرین و مرگ نه آنچنان تلخ است که شرافتت را به آن بفروشی!!!! موضوع مطلب :
خدایا رفته بودیم بهشت زهرا یه پسر جونی که تازه فوت کرده بودن رو آوردن میخواستم دفنش کنن مامانش نذاشت سرش رو برد به طرف آسمون و گفت: خدایا یا من رو بکش یا بچم رو برگردون .باورم نمیشه هنوز ولی پسره برگشت انقدر جیغ زدم هنوزته گلوم میسوزه!!! موضوع مطلب :
اومده بهش میگم: کجا بودی؟ میگه: رفتم بغالی آقا هه گفت : تو ماه رمضون هیچکس نباید چیزی بخوره !!!! بهش میگم : حالا چرا انقدر طول کشید: میگه آخه آقا هه گفت این کامیونه که بیاد ماه رمضون تموم میشه منم صبر کردم بعد آقاهه با راننده هه دعواش شد اومد گفت: بچه برو خونتون ماه رمضون تموم نشدنیه!!!!!!!!!!!! موضوع مطلب : هزار کلمه بر جای خالیت ریختم اما پر نشد فکر کنم از جنس بینهایتی موضوع مطلب : |
||
 |
قربون داداشی خودم برم فرستادمش مغازه روبه رویی یه سطل ماست بگیره .بیست دقیقه طولش داده و من رو تا مرز سکته برده
